♦ خوار نمودن هر آیین و نژادی به کوچک شدن خود ما خواهد انجامید.
♦ همواره آدمیان محیط و چنبره بدی و پلیدی را با دانش و اندیشه برتر خویش بسته و بسته تر می سازند.
♦ سازگاری با زیستگاه و تلاش برای بهتر شدن جایگاه کنونی ویژگی ناب آدم های پاک است.
♦ هنر خوراک روان و هنرمند آفریننده آن است . بارگاه هنر با هیچ جایگاهی درخور ارزیابی نیست
♦ بزرگترین نابکاری آن است که بپنداریم برای آنکه برترین باشیم باید دست به ویرانگری چهره دیگران بزنیم
♦ آنکه نمی تواند از خواب خویش برای فراگیری دانش و آگاهی کم کند توانایی برتری و بزرگی ندارد
♦ آنگاه که شب فرا رسید و همه پدیدگان فرو خُفتند ابردریاها به پا می خیزند ، آیا تو هم بر می خیزی ؟
♦ بدبخت کسی است که نمی تواند ناراستی خویش را درست کند
♦ هنگام گسست و بریدن از همه چیز ، می توانی بسیاری از نداشته ها را در آغوش کشی
♦ آهنگ دلپذیر ، ریتم و آوای طبیعت است
♦ ارزش استاد را دانستن هنر نیست ، بلکه بایستگی و وظیفه است
♦ فرمانروا با اندیشه وزیران توانمند خویش فرمانروایی می کند
♦ هیچ گاه در برابر فرزند ، همسرتان را بازخواست نکنید
♦ آرمان و انگیزه هویدا ، ویژگی آدم کار آمد است
♦ اگر دیگران را با زیباترین منش ها و صفات بخوانیم چیزی از ارزش ما نمی کاهد بلکه او را دلگرم ساخته ایم آنگونه باشد که ما می گویم
♦ هر چه بلند پروازتر باشید تپش دلتان کمتر خواهد شد . فشار و دردهای روانیتان نیز
♦ الگوی انسانی شما هر چه بزرگتر باشد سرنوشت زیباتری در برابر شماست
♦ میندیش که دیگران ، تو را به آرمانت خواهند رساند
♦ رَد راستی ، رَد خویشتن است
♦ اهل خرد ، پیشتاز روزگار خویش اند
♦ هم رنگ دیگر کسان شدن ، باور هیچ کدام از بزرگان نبوده است
♦ بزرگترین کارخانه نابودی توانمندی ها ، آیین آموزشی نادرست است
♦ دشمنی و پادورزی ، به آدم خردمند انگیزه زندگی می دهد
♦ آدم های بزرگ به خوشی های کوتاه هنگام تن نمی دهند
♦ زیبارویی که می داند ، زیبایی ماندنی نیست ، پرستیدنی است
♦ برای پویایی و پیشرفت ، گام نخست از پشت درهای بسته برداشته می شود
♦ جایی که شمشیر است آرامش نیست
♦ ریشه کارمند نابکار ، در نهاد سرپرست و مدیر ناتوان است
♦ فرمانروایانی که یک شبه دارای توان می شوند ، با تلنگری فرو می ریزند
♦ در هر سرنوشتی ، رازی مهم فرو نهفته است
♦ آدمهای ماندگار به چیزی جز آرمان نمی اندیشند
♦ مردانی که بیشتر از حقوق و هنجار زنان پشتیبانی می کنند خود بیشتر از دیگران به نهاد زن می تازند
♦ خنده فراوان و بلند و پیگیر ، نفیر فرا رسیدن هنگامه رنج و سختی است
♦ اگر آغاز زندگی ات با سپیده دم و روز همزاد گشت همواره در جست و جوی چراغ و پناهگاهی برای شبانگاهان باش ، و اگر درشب و سیاهی آغاز شد از امید در خود چراغی بیافروز که پگاه خوشبختی نزدیک است
♦ گاهی تنها راه درمان روانهای پریشان ، فراموشی است
♦ نقد و ارزیابی بی کینه ، پاداشی است که ارزش آن را باید دانست
♦ آنکه دیگران را ابزار پرش خویش می سازد ، تنها خواهد ماند
♦ خیر و نباید همگانی باشد وگرنه دیگر خیر نیست زیرا چیزهای همگانی ارزشی ندارند
♦ کارمندان نابکار ، از دزدان و آشوبگران بیشتر به کشور آسیب می رسانند
♦ اندیشه و انگاره ای که نتواند آینده ای زیبا را مژده دهد ناتوان و بیمار است
♦ آنکه پیاپی سخنتان را می برد ، دلخوش به شنیدن سخن شما نیست
♦ اگر دست تقدیر و سرنوشت را فراموش کنیم پس از پیشرفت نیز افسرده و رنجور خواهیم شد
♦ گفتگو با آدمیان ترسو ، خواری بدنبال دارد
♦ توان آدمیان را، با آرزوهایشان می شود سنجید
♦ آنکه در بیراهه قدم بر می دارد آرمان و هدف خویش را گم کرده است
♦ ساده باش ، آهوی دشت زندگی ، خیلی زود با نیرنگ می میرد
♦ شهامت گله ، ناشی از چوپان بیدار است
♦ اگر شیفته کارت نباشی ، روانت بیمار می شود و در نهایت پیکرت از پای در خواهد آمد
♦ چهار چوب نگاه ما زمینی است ، اما برآیند اندیشه ما جنبه آسمانی نیز پیدا می کند
♦ جفتت اگر پرید برای پریدن عجله نکن
♦ سخن بدون پشتوانه ، یعنی گزاف گویی
♦ آنانکه از رسیدن به ریشه ها هراس دارند ، در روزمرگی دست و پا می زنند
♦ این دیدگاه اشتباست که بپنداریم مرد توانا ، فرزندی همچون خود خواهد داشت
♦ کلید رازهای بزرگ ، در ژرفای کمی نیست
♦ ستایش ، هنگام نو رُستن را
♦ سخن های پست ، آدمهای حقیر را جذب و خردمندان را فراری می دهد
♦ راهی جز نرمش و بازی با هستی نیست
♦ برای آنکه به فرودستی گرفتار نشویی ، دست گیر آدمیان شو
♦ در زندگی نادان سرانجام یک گره ، صدها گره باز نشدنی است
♦ برای آنکه روانت را بپروری ، ابتدا با خود یکی شو
♦ نکات سخت هم اساسی ساده دارند
♦ مرد دلیر بهنگام ستیز و نبرد ، همراهانش را نمی شمارد
♦ آنانکه تیشه به ریشه بزرگان و ریش سفیدان می زنند خود و فرزندانشان را بی پناه خواهند ساخت
♦ نادانی ، خودخواهی به بار می آورد
♦ اندیشه و سخن ریش سفیدان برآیند بردباری ، مردمداری و سرد و گرم چشیدگی روزگار است
♦ در برف ، سپیدی پیداست . آیا تن به آن می دهی ؟ بسیاری با نمای سپید نزدیک می شوند که در ژرفنای خود نیستی بهمراه دارند
♦ گیتی در جنگ و آوردی بزرگ در گردش است . اندیشه و تلاش خردمندان از یک سو و پوزخند اهریمن و روان دیوپیشگان از سوی دیگر ، معرکه این جهان گذارا است
♦ از آه و نفرین بزرگان و ریش سفیدان هر ایلی باید ترسید
♦ پیامد دانایی ، پذیرفتن بار ساماندهی دیگران است
♦ همواره تنهایی ، توانایی به بار می آورد
♦ اگر دشمنت با روی خوش نزدیکت شد ، در برابرش خموش باش و تنهایش بگذار
♦ تنها فرومایگان پس از پیروزی ، همآورد شکست خورده خویش را به ریشخند می گیرند
♦ با ترشرویی به میان مردم رفتن ، تنها از بیماران ساخته است
♦ آن که پند پذیر نیست ، در حال افتادن در چاله سستی و زبونی است
♦ نامداری بی نیک نامی ، به پشیزی نمی ارزد
♦ مردمان توانمند در میان جشن و بزم نیستند . آنها در هر دم به آرمانی بزرگتر می اندیشند و برای رسیدن به آن در حال پیکارند
♦ در پشت هیچ در بسته ای ننشینید تا روزی باز شود . راه کار دیگری جستجو کنید و اگر نیافتید همان در را بشکنید
♦ میان گام نخست و آرمان بازه ای نیست ، آنچه داریم اندازه نبروی کنونی ماست
♦ اگر می خواهی بزرگ شوی ، از کردار نیک دیگران فراوان یاد کن
♦ خویشتن و مردم را هنگامی می شناسی ، که تنها شوی
♦ حرف کسانی که می گویند عشق بری از خودخواهی ست خنده دار است زیرا همه چیز طبق خواست قدرت ما است
♦ میهمانی های فراوان از ارزش آدمی می کاهد ، مگر دیدار پدر و مادر
♦ دریاها نماد فروتنی هستند . در نهاد خود کوه هایی بلندتر از خشکی دارند ولی هیچ گاه آن را به رخ ما نمی کشند
♦ اگر می خواهی کسی را بزرگ کنی ، پیوسته از او به دشمنی یاد کن
♦ خموشی در برابر بدگویی از دوستان ، گونه ای دشمنی است
♦ پیش نیاز دلیر بودن بدنی ورزیده نیست ، گاهی آدمهای سبکبار، پشت کوهستان را هم به خاک مالیده اند
♦ همای بخت بر شانه ات نخواهد نشست مگر آنکه شانه ای به گستره و پهنای کوهستان داشته باشی
♦ در دوی زندگی ، همیشه هماورد را شانه به شانه ات بپندار و همیشه با خود بگو تنها یک گام پیشترم ، تنها یک گام
♦ آدم خودباور ، هیچ گاه برای رسیدن به مادیات ، ارزشهای آدمی را زیر پا نمی گذارد
♦ اگر جانت در خطر بود بجای پنهان شدن بکوش همگان را از گرفتاری خویش آگاه سازی
♦ بزرگی ، بی مهر و دوستی بدست نمی آید
♦ هنرمند و نویسنده مزدور ، از هر کشنده ای زیانبارتر است
♦ اگر می خواهی دوستیت پا برجا بماند هیچ گاه با دوستت شریک مشو
♦ با گذشت ، شما چیزی را از دست نمی دهید بلکه بدست می آورید
♦ سختی های بزرگ به آدمی نیرویی دو چندان می بخشد
♦ جز نامیدی و افسردگی هیچ بن بستی در زندگی آدمی نیست
♦ دیدگاه خوب مردم ، بهترین پشتیبان برگزیدگان است
♦ برای ربودن دل آدمیان باید بر هم پیشی گرفت و این زیباترین آورد زندگی است
♦ خوش نامی بزرگترین فر و افتخار هر آدمی است
♦ جشن های بزرگ انگیزه افزایش باروری و پویایی آدمیان می شود
♦ سربازی که می ترسد ، جان خود و دیگر سربازان را به خطر می افکند
برگرفته از سایت عاشقونه