« ارد بـــــــــزرگ Orod Bozorg »
فرگرد اندیشه
اندیشه پروازگر است جایی فرودش آوریم که زیبایی خانه دارد .
آدمی تنها زمانی دربند رویدادهای روزمره نخواهد شد که در اندیشه ایی فراتر از آنها در حال پرواز باشد .
-------------------
--------------------------
-------------------
« پائولو کوئلیو Paulo Coelho »
به کرم ابریشم فکر کن .
او تمام عمرش را روز زمین می گذراند ، به پرندگان غبطه می خورد و از آنچه سرنوشت برایش مقدر کرده است ازرده خاطر است .
فکر می کند : من منفورترین مخلوق عالم هستم ، زشت ، چندش آور و محکوم به خزیدن روی زمین .
روزی مادر طبیعت از کرم می خواهد که پیله ای بتند . کرم وحشت زده می شود . او تا آن روز هیچ پیله ای نتنیده است . خیال می کند که با این کار ، مقبره اش را می سازد و خود را برای مردن آماده می کند .
با وجود همه ناخرسندی اش از زندگی ، به خداوند گله می کند : خدایا ، حالا که به این زندگی پست عادت کرده ام ، می خواهی تمام چیزهای اندکی را که دارم از من بگیری !
با نومیدی خود را در پیله محبوس می کند و در انتظار سرانجام کار می ماند .
بعد از چند روز متوجه می شود که به پروانه ای زیبا بدل شده است . می تواند به آسمان پر بکشد و همگان او را تحسین می کنند .
کرم ابریشم از معنای حیات و کارهای خداوند حیران می شود .
برگرفته از :
http://javedane-ha2.blogspot.com